این سوالیه که توسط اکثر دانشجویان، وکلا و حقوقدانان علاقه مند به این حوزه پرسیده میشه.
ارائه پاسخ به این سوال، شاید در بدو امر راحت به نظر برسه اما واقعیتش اینه که ارائه پاسخی که همه مخاطبان را قانع کنه، بسیار سخته.
معمولاً منظور مخاطبان، از پرسش این سوال، چند چیز مختلفه.
گروهی منظورشون از طرح این سوال، تمرکز بر توجه به محتوای “حقوق ورزش”ه . به عبارت دیگه، سوالشون اینه که حقوق ورزش، شامل چه مواردی میشه و ذیل کدام دسته از مباحث حقوقی قرار میگیره؟ به عنوان مثال، آیا حقوق ورزش، یکی از زیر شاخههای حقوق عمومی یا حقوق بینالملل هست؟
گروه دیگر از سوالکنندگان، تمرکزشون بر نقش وکلای ورزشیه. به این معنا که چه کسی را میتوان متخصص حقوق ورزش نامید و برای متخصص شدن در حقوق ورزش چکار باید کرد؟ چه درسی باید خوند؟ در چه دورههایی باید شرکت کرد؟ و سوالاتی از این دست
دست آخر، بسیاری از سوالکنندگان به دنبال پاسخی برای موضوع بنیادیتری هستند و اون اینه که آیا اصولاً موضوعی تحت عنوان “حقوق ورزش”، وجود دارد با خیر؟ به عبارت دیگه، آیا اصولاً حقوق ورزش رو میتوان یک زیرمجموعه از حقوق دانست یا نه؟
خوب پس برای ارائه پاسخ به این سوال که حقوق ورزش چیست؟ باید چند بحث و سوال را را از همتفکیک و بررسی کنیم و اول به این نتیجه برسیم که آیا اصولا حقوق ورزش وجود داره یا نه!
به طور بسیار کلی سه نوع نظر در اینباره وجود داره.
عدهای از محققان بر این عقیده هستند که اصولاً رشتهای مجزا به نام حقوق ورزش وجود نداره.
برخی ادعا میکنند که حقوق ورزش، ظرفیت تبدیل شدن به شاخۀ مستقلی از حقوق رو داره
و در نهایت، عدهای دیگر معتقد به وجود حقوق ورزش هستند.
گروه اول، که غالباً از حقوق دانان سنتی تشکیل شدهاند، بر این باور هستند که چون به عنوان مثال، همانند حقوق تجارت، مجموعۀ جداگانهای از قوانین و مقررات که بتوان اون را به عنوان “حقوق ورزش” تعریف کرد وجود ندارد و احتمال اینکه در آینده نیز چنین قوانین و مقرراتی تدوین شوند به شدت بعیده، نتیجهگیری میکنند که “حقوق ورزش” چیزی بیش از ادغام عناصری از حوزههای مختلف حقوقی دارای ارتباط با ورزش، نیست. بدین ترتیب، این دسته از افراد حتی بر این باور هستند که بکار بردن اصطلاح “حقوق ورزش” هم اشتباهه!
گروهی که موضعی میانه دارند، شخصیت منحصر به فرد و خاص مسایل مرتبط با حقوق ورزش، که نیازمند تحلیلهای بسیار تخصصی است رو دلیلی بر داشتن پتانسیل کافی برای ایجاد شاخه ای مستقل از حقوق، به نام حقوق ورزش، می دونند
گروه سوم، که ما در اسپولگ هم همنظر با اونها هستیم بر این باور هستند که “حقوق ورزش” وجود داره و شاخۀ مجزایی از حقوقه.
وجود مراجع تخصصی بینالمللی حل و فصل اختلافات ورزشی مثل دیوان داوری ورزش (CAS)، آژانس جهانی مبارزه با دوپینگ WADA ، دیوان فوتبال و نیز وضع مقررات و دستورالعملهای تخصصی مربوط به حقوق ورزش و اجرای دقیق آنها، از جمله دلایل موافقان وجود حقوق ورزش به عنوان شاخه ای مستقل از حقوق، هست.
با توجه به اینکه تردید دربارۀ پذیرش شاخههای جدید حقوق امری نامتداول نیست، اختلاف عقیده دربارۀ وجود یا عدم وجود حقوق ورزش به عنوان شاخۀ مستقلی از حقوق جای شگفتی نداره.
مثلاً اختلافات مشابهی دربارۀ پیدایش “حقوق کامپیوتر- رایانه” نیز وجود داره. برخی از این حوزههای متنوع حقوقی نظیر حقوق پزشکی و حقوق محیطزیست هم تا زمانی که به عنوان شاخههای خاص حقوقی پذیرفته شدند، سرنوشت مشابهی داشته اند.
اصولاً فرآیند پذیرفتن یک شاخۀ جدید حقوقی کنده چرا که با فرآیند بنیادین تغییر در جامعه پیوند داره و اینکه یک شاخۀ خاص حقوق را باید به عنوان شاخۀ جدیدی پذیرفت یا نه بر اساس اصول دقیق علمی انجام نمیشه و از اونجائیکه فرآیندی برای پذیرش رسمی وجود نداره، فرآیند شناسایی، طراحی، و نامگذاری شاخههای مختلف حقوق، مسئلۀ پیچیدهایه که تا حدی هم شاید بشه گفت که کمی دلخواهانه انجام میشه.
در واقع، در این فرآیند، وکلا و فعالان اون حوزۀ خاص حقوقی، مهمترین نقش رو در شناسایی اون شاخه به عنوان یک شاخه مستقل حقوقی، ایفا میکنند.
پس ارائه پاسخ به این سوال که آیا حقوق ورزش رو باید به عنوان حوزۀ مستقلی از حقوق در نظر گرفت یا نه، به برداشتهای وکلا، فعالان، اساتید و پژوهشگران حوزه حقوق ورزش بستگی داره ولی به صورت کلی امروزه، بسیاری از افرادی که به صورت تخصصی در حوزه حقوق ورزش مشغول به کار هستند، به حقوق ورزش، به چشم رشتهای کاملا مستقل و خاص از حقوق نگاه میکنند و به وجود رشتهای تخصصی به نام حقوق ورزش باور دارند.
دسترسی به مطالب مرتبط:
- منابع مطالعاتی حقوق ورزش چیست؟
- فرصتهای آکادمیک در حقوق ورزش چیست؟
- فرصتهای کاری در حقوق ورزش چیست؟
- ایجنت ورزشی کیست؟