قسمت دوم-
در ویدیوی دوم از مجموعه ویدیوهای هشتمین کنفرانس بینالمللی #حقوق_فوتبال، آقای میشله برناسکونی، از داوران شناخته شده دیوان داوری ورزش، به توسعهها و تغییرات دو سال اخیر در رویه قضایی این دیوان در ارتباط با پروندههای فوتبال میپردازد.
وی با شرح پنج پرونده برجستهی دیوان، بخشی از مقررات فیفا را مرور میکند که بسیار جنبه عملی داشته و مطالعه آنان برای وکلای این حوزه حائز اهمیت فراوان است.
در این یادداشت ابتدا موضوع اصلیِ صحبتهای وی در ارتباط با این پنج پرونده و سپس گزارش کامل پرونده های سوم تا پنجم را ملاحظه خواهید کرد:
🔻 ماده (۲) ۱۷ مقررات تعیین وضعیت و نقل و انتقال بازیکنان فیفا (RSTP) درباره مسئولیت تضامنی باشگاه جدید در صورت فسخ یکطرفه قرارداد با باشگاه قبلی از سوی بازیکن
🔻 استنکاف از اجرای عدالت از سوی فیفا؛ و
داشتن سِمَت (حق حضور در دادگاه) برای ارائه درخواست تجدیدنظر
(شرح دو پرونده بالا در قسمت اول گزارش سخنرانی در دسترس است) و در همین یادداشت به شرح سه پرونده زیر خواهیم پرداخت:
🔻 حق آموزش (در شرایط وجود یک انتقال قرضی)
🔻 ماده ۶۴ مقررات انضباطی (سابق) فیفا درباره عدم اجرای آرا و تصمیمات فیفا از سوی باشگاه محکومشده
🔻 و مبحث آخر در خصوص اتفاقی شاید بیاهمیت اما رایج و گاه دردسرساز: مساله لزوم اعلام اطلاعات حساب بانکی به باشگاه طرف قرارداد برای واریز وجوه
پرونده سوم:
CAS 2017/A/5090 FC Sion (OLA) v. Genoa CFC
این پرونده در خصوص حق آموزش بازیکنی سنگالی برای انتقال وی از باشگاه کراسنودار روسیه به سیون سوئیس بود. اما پیش از ورود به پرونده بهتر است یک بار شرایطی که در آن حق آموزش به باشگاه/باشگاههای پیشین بازیکن تعلق میگیرد را مرور کنیم. حق آموزش در این دو حالت قابل پرداخت است (ماده ۲۰ RSTP و ضمیمه شماره ۴):
- زمانی که یک بازیکن برای اولین بار به عنوان یک بازیکن حرفهای قراردادی منعقد میکند، حق آموزش به همه باشگاههای سابق وی تعلق میگیرد.
- زمانی که انتقال یک بازیکن حرفهای میان دو باشگاه از دو کشور (فدراسیون) مختلف و پیش از پایان فصلی که ۲۳امین سالگرد تولد بازیکن در آن قرار دارد، صورت میگیرد. در این شرایط باشگاه جدید حق آموزش را تنها به باشگاه سابق میپردازد و باشگاه سابق باید به باشگاه قبل از خود و آن نیز به باشگاه قبلتر بپردازد (segmentation principle).
در پرونده مورد بحث، که در دسته دوم قرار میگیرد، نکته تعیینکننده این بود که بازیکن در زمان حضور در باشگاه کراسنودار، مدتی را به طور قرضی در جنوای ایتالیا بازی کرده بود و پس از انتقال دائمی به تیم سیون، و از آن تیم به آمیان فرانسه، جنوا مدعی شده بود که سیون باید سهمی از حق آموزش بازیکن را به جای کراسنودار به جنوا بدهد.
با نگاه اول به مقررهای که در بالا بیان شد، شاید این ادعا بیاساس به نظر برسد، چرا که تنها رخ دادن یک انتقال دائمی است که حق آموزش را قابلپرداخت میکند و در این پرونده، باشگاهی که در زنجیره نقل و انتقالها قبل از سیون قرار میگیرد، کراسنودار و در نتیجه پرداخت سهمی از حق آموزش توسط سیون تنها به کراسنودار ممکن است.
اما رسیدگی دیوان به این پرونده نشان میدهد که حق آموزش تنها برای زمانی به باشگاه سابق تعلق میگیرد که بازیکن به طور موثر در خدمتِ و در واقع تحت آموزشِ آن باشگاه بوده، و حق آموزش برای زمانی که بازیکن در جای دیگر آموزش میدیده است، به باشگاه تعلق نمیگیرد. بنابراین حق آموزش برای زمانی که بازیکن به طور قرضی از کراسنودار در جنوا بوده است، باید از طرف سیون به جنوا پرداخت شود و نه به کراسنودار. نکته مهم اینجاست که دیگر جنوا نمیتواند با استناد به متن مقررات ادعا کند که تنها با کراسنودار طرف حساب است و جنوا باید حق آموزش را بعدا از کراسنودار بخواهد، بلکه سیون باید مستقیقما، علاوه بر کراسنودار، به جنوا نیز حق آموزش را بپردازد.
به علاوه باید توجه کرد که وجود یک انتقال قرضی در این میان، سبب نشده که پیوستگی دوره آموزش قطع شود. بدین معنا که کراسنودار با اینکه یک بار بازیکن را به تیم دیگری قرض داده، هنگام انتقال دائمی بازیکن به سیون، میتواند از باشگاه سوئیسی حق آموزش را طلب کند، البته صرفا برای زمانی که بازیکن در کراسنودار حضور داشته تحت آموزش بوده (نه زمان آموزش توسط جنوا).
پرونده چهارم:
CAS 2018/A/5889 AlJazira FC v. FIFA
این پرونده پیرامون عدم پرداخت وجوه است که باشگاه با رای دادگاه ملزم به پرداخت آنها شده است. اما بهتر است پیش از شرح پرونده، به تغییرات اخیر مقررات فیفا در موضوع عدم انجام الزامات ناشی از رای (Failure to respect decisions) نیز اشارهای داشته باشیم.
در ماده ۶۴ نسخه پیشین مقررات انضباطی فیفا، این کمیته علاوه بر آرایی که در بخشهای مختلف خود فیفا صادر شده، آرای تجدید نظر دیوان داوری ورزش را نیز برای اعمال محکومیت علیه اشخاص و باشگاههایی که به این آرا احترام نمیگذارند در نظر دارد.
اما در ماده ۱۵ مقررات جدید انضباطی فیفا (نسخه ۲۰۱۹)، آرای بدوی دیوان داوری ورزش نیز به متن این مقرره اضافه شده به این معنا که کمیته انضباطی فیفا، از این پس اهرمفشاری قانونی برای اجرای آرای بدوی دیوان توسط اشخاص و باشگاهها نیز خواهد داشت. این به معنای افزایش قدرت فیفا است.
در خصوص پرونده مذکور، اتاق حل اختلاف فیفا، در پروندهای به طرفیت یک بازیکن برزیلی، باشگاه الجزیره را محکوم به پرداخت ۶۰۰ هزار دلار به بازیکن میکند که با تجدیدنظرخواهی باشگاه به دیوان رفته و در آنجا نیز تایید میشود. اما پس از مدتی بازیکن اطلاع میدهد که باشگاه محکومیت مالی را نپرداخته است. کمیته انضباطی فیفا نیز با دادن مهلت و سپس اخطار نهایی به باشگاه، زمان اعمال مجازات را مشخص میکند.
سپی کمیته انضباطی باشگاه را به دلیل عدم اجرای به موقع رای ۲۵ هزار دلار جریمه میکند و مقرر میدارد که اگر مبلغ پرداختی به بازیکن تا شصت روز رخ ندهد، باشگاه با محرومیت از دو پنجره نقل و انتقال و کسر امتیاز و حتی سقوط نیز مجازات شود.
در رای دیوان در این پرونده آمده است که جریمه ۲۵ هزار دلاری مذکور، بر خلاف آنچه که باشگاه ادعا کرده، متناسب است چرا که میزان جریمه، ۴ درصد از کل مبلغ پرداختی است و ۴ درصد به عنوان مجازات عدم پرداخت، میزان نامناسب و زیادی محسوب نمیشود. استدلال دیگر باشگاه در تجدیدنظرخواهی از رای فیفا این بود که الجزیره به طور همزمان درگیر ۱۴ پرونده دیگر نیز هست و به همین دلیل درخواست کم شدن مبلغ و جریمه را دارد! که این استدلال نیز مورد تایید دیوان نبود. آقای برناسکونی در اینجا اشاره میکند که به نظر او اتفاقا این مساله نه تنها نمیتواند بهانه قابل قبولی از طرف باشگاه باشد، بلکه باید به عنوان یک عامل مشدده برای مجازات نیز در نظر گرفته شود.
پرونده پنجم:
CAS 2018/A/5697 Cruzeiro EC v. C.A. Independiente
در این پرونده باشگاه برزیلیِ کروزیرو توجیه نپرداختن بخش دوم و سوم مبلغ یک قرارداد را، عدم اعلام اطلاعات حساب از طرف ایندیپندینته اعلام کرد، با استناد به متن قرارداد بین دو باشگاه که در آن آمده "ایندیپندینته باید جزییات حساب خود را برای کریزیرو بفرستد". فیفا به لزوم پرداخت پول رای داد و کریزیرو در دیوان تجدیدنظر خواهی کرد.
دیوان هنگام صدور رای موارد زیر را در نظر گرفت:
- این که اصل موضوع که قابلیت پرداخت بخش دوم و سوم مبلغ قرارداد بود، مورد اختلاف دو باشگاه نیست؛
- کریزیرو از در هیچ موقعی ایندیپندینته درخواست نکرد که جزئیات حساب خود را برایش فرستد.
- در این قرارداد، تعهدات اصلی دو طرف بدین صورت بوده است: برای ایندیپندینته انجام انتقال بازیکن و برای کریزیرو پرداخت هزینه نقل و انتقال سه مرحله (instalments).
- بنابراین الزام به فرستادن اطلاعات حساب، یک الزام ثانویه برای ایندیپندینته بوده و بر همین اساس، نمیتوان برای اثبات الزام این باشگاه به فرستادن اطلاعات، مبحث do ut des که در قانون تعهدات سوییس آمده (به طور خلاصه به این معنا که من چیزی را به تو میدهم و دربرابر، تو هم چیز دیگری را به من میدهی) استناد کرد. چرا که تعهد اصلی باشگاه آرژانتینی در این قرارداد ارائه اطلاعات حساب نبوده که با عدم انجام آن، این قاعده زیر سوال رفته باشد، بلکه انتقال بازیکن بوده که آن را انجام داده است.