مقدمه
در طول زمان، ورزش حرفهای به یک صنعت میلیارد دلاری تبدیل شده و ورزش از حوزه ارائه ابزار صرف تفریحی یا اجتماعی فراتر رفته و به یک سرمایهگذاری بسیار پرسود تبدیل شده است. مسلماً دو منطقه مهم ورزش در جهان را آمریکاییهای شمالی و اروپاییها شکل دادهاند و هر دو سیستم، مدل منحصربهفردی را برای سازمانهای ورزشی در مناطق مربوطه خود ایجاد کردهاند.
به عنوان یک علاقهمند به ورزش، درک چارچوبهای حقوقیِ حاکم بر این صنعت ضروری است. دنیای حقوق ورزش، بسیار وسیع و پیچیده است و با توجه به منطقه، مدلها و نهادهای حاکم متفاوت است. در این یادداشت، مروری بر مدلهای حقوقیِ ورزشیِ ایالات متحده و اروپا و نیز بازیگران کلیدی هر سیستم، انجام خواهد شد.
آمریکاییها چشم به تجاریسازی سنگین در ورزش دارند و پیشتازان نظام جدید سرمایه داری در این صنعت هستند. اعدادِ سودآوریِ بسیار عالی آنها، به شدت این موضوع را تایید میکند. طبق گزارش سایت فوربس، ۳ تیم برتر ورزشی سودآور جهان و ۷ تیم از ۱۰ تیم برتر جهان، همگی فرنچایزهای (حق امتیاز تحت پوشش یک شرکت) آمریکایی هستند. همچنین، ۳ لیگ از ۵ لیگ برتر در سراسر جهان، NFL، MLB، و NBA هستند که همگی لیگهایی آمریکایی هستند. این موضوع واقعا جالب است چرا که لیگهای آمریکایی، به ویژه NFL و MLB، در خارج از ایالات متحده آمریکا و کانادا آنچنان محبوب نیستند و در مقابل، لیگهای اروپاییِ با ارزش کمتر، محبوبیت بسیار بیشتری در سطح جهانی دارند.
از زمانی که ایده سوپرلیگ مطرح شده، گفتمانهای مرتبط با مدل در فوتبال اروپا نیز افزایش غیرقابل انکاری پیدا کرده است. مخالفان مدل اروپایی، استدلال کردهاند که زمان آن رسیده است که فوتبال از محبوبیت بینظیر خود استفاده کند تا قدرت خود را افزایش دهد، و در این راستا، به عنوان یک استراتژی، برگزاری یک سوپر لیگِ بسته، نظیر لیگهای آمریکایی NFL، MLB، و NBA پیشنهاد شده است.
آشنایی با مدل آمریکاییِ ورزش
مدل حقوقیِ ورزش ایالات متحده آمریکا منحصر به فرد است زیرا عمدتاً توسط نهادهای خصوصی به جای سازمانهای دولتی هدایت میشود. انجمن ملی ورزشکاران دانشگاهی (NCAA)، لیگ ملی فوتبال (NFL)، انجمن ملی بسکتبال (NBA) و لیگ برتر بیسبال (MLB) نقش آفرینان کلیدی در سیستم حقوقیِ ورزش ایالات متحده آمریکاهستند.
در حالی که NFL، NBA و MLB ورزشهای مربوطه خود را در سطح حرفهای مدیریت میکنند، انجمن ملی ورزشکاران دانشگاهی (NCAA)، مسئول تنظیم ورزشهای کالج در ایالات متحده آمریکا است. این سازمانها قدرت و نفوذ قابل توجهی بر ذی نفعان مربوط به خود، از جمله توانایی ایجاد و اجرای قوانین، مذاکره در مورد قراردادها و نظم دادن به بازیکنان و تیمها دارند.
NFL، NBA، و MLB برترین لیگهای ورزشی حرفهای در ایالات متحده آمریکا هستند. هر لیگ، مجموعهای از قوانین و مقررات خاص خود را دارد و همچنین یک توافق نامه چانه زنی جمعی Collective Bargaining Agreement (CBA) با اتحادیه مربوطه خود دارد. CBA مسائلی مانند قراردادهای بازیکنان، حقوق و مزایا و همچنین رویههای انضباطی را کنترل میکند.
مدل آمریکاییِ سازماندهی ورزش، مملو از پیچیدگیهاست. مدل آمریکایی مدلی افقی است. تمام لیگهای بزرگ، لیگهای بسته هستند؛ به این معنی که برخلاف مدل اروپایی، سقوط یا صعود در لیگهای آمریکایی وجود ندارد. تیمها تا زمانی که پایدار باشند و به فعالیت خود ادامه دهند، جایگاه خود را در لیگ حفظ میکنند و تیمها بر خلاف اروپا که به عنوان یک باشگاه شناخته میشوند، در لیگهای ورزشی آمریکا بهعنوان فرنچایز (حق امتیاز تحت پوشش یک شرکت) شناخته میشوند.
یکی از اجزای حیاتیِ مدل ورزشی آمریکا، ادغام آن با دبیرستان و سیستم دانشگاهی است. استعدادهای جوان در آمریکای شمالی، مجبور نیستند مدرسه را برای عضویت در باشگاهها یا آکادمیهای ورزشی رها کنند یا بین ورزش و تحصیل یکی را انتخاب کنند؛ بلکه مهارتهای خود را تقویت و در سطح ملی بین دبیرستانها رقابت مینمایند. استعدادها در طول تمام دوران دبیرستان، رتبهبندی و پیگیری میشوند و میتوانند مستقیماً از تیمهایشان در سطح دبیرستان به لیگهای مهم دعوت شوند. ورزشکاران معروف NBA مانند لبرون جیمز، کوبی برایانت و کوین گارنت همگی مستقیماً از دبیرستان در NBA به خدمت گرفته شده اند. ورزشکاران میتوانند بعد از اتمام دبیرستان به کالج بروند، جایی که معمولاً یک یا دو سال قبل از ورود به بسکتبال رقابتیتر، در آنجا بازی میکنند.
از نظر مالی، قراردادهای بازیکنان در ورزش آمریکا بسیار پیچیده است. در مدل آمریکایی، همه لیگها سقف دستمزد دارند تا از جذب بیرویهی استعدادها در تیمهایی خاص وعدم تعادل رقابتی، جلوگیری کنند.
در لیگهای آمریکایی، بازیکنان به نوعی داراییهای تیم به شمار میروند و میتوانند در طول مدت اعتبار قرارداد، بدون رضایت آنها با سایر بازیکنان معامله و جا به جا شوند. بسیار واضح است که این موضوع، در تضاد با شیوه عملکرد لیگهای اروپایی است، جایی که بازیکنان در مورد مقصد نقل و انتقالات خود، کاملاً و مستقلاً صاحب اختیار هستند. انتقال کلاسیک فوتبال اروپا، در طول مدت اعتبار قرارداد، مستلزم رضایت تیم مالک بازیکن و بازیکن است. با توجه به ساختار لیگ آمریکا و وجود یک عامل مهم مانند سقف دستمزد، دادن حق نظر به بازیکنان در نقل و انتقالات، کار را برای مدیران تیمها دشوار میکن و به همین دلیل است که بازیکنان میتوانند بدون رضایت آنها معامله شوند.
لیگهای آمریکایی معمولاً به دو فصل عادی و فصل بعد تقسیم میشوند. در فصل عادی، تیمها تعداد بازیهای مشخصی را مقابل یکدیگر انجام میدهند. در NBA، هر تیم ۸۲ بازی در فصل عادی انجام میدهد. در NFL، این تعداد ۱۷ بازی است، سپس تیمهای دارای بالاترین رتبه به مرحله پلی آف میروند، جایی که برای قهرمانی رقابت میکنند.
از نقطه نظر طرفداران نیز تفاوت فاحشی بین نگرش و رفتار هواداران ورزش آمریکا و اروپا وجود دارد. تمرکز هواداران در ورزشهای اروپایی، به ویژه فوتبال، حول خود بازی متمرکز است؛ درحالیکه در ورزشهای آمریکایی، لیگها بر سرگرمی و تعامل با طرفداران تأکید دارند. این سرگرمیها به اشکال مختلف، معمولاً از طریق اجرای برنامهای توسط هنرمندان موسیقی ارائه میشوند به نحوی که گاهی اوقات ممکن است آن را با یک کنسرت موسیقی اشتباه بگیرید! در فوتبال اروپا فرهنگ متفاوت است، جذابیت اصلی خود بازی است و تنش و شدت هواداران هرگز نمیگذارد که نمایشهای اواسط بازی را تحمل کنند. این نشان میدهد که چقدر فرهنگها با یکدیگر متفاوت هستند. هواداران ورزش آمریکایی اگر به فینال یک رویداد بروند و اجراهای موسیقی مهمی وجود نداشته باشد، به شدت ناراحت خواهند شد، و برعکس، هواداران فوتبال اروپایی وقتی مجبور به تماشای نمایش قبل یا بین بازیها شوند، ناراحت میشوند.
تیمهای ورزشی آمریکایی از همان ابتدا خود را سرگرمی میدانستند. تشویقکنندهها، دوربینهای مخصوص بوسیدن و قدردانی از طرفداران، بخشهای جداییناپذیر این تجربه هستند. طرفداران آمریکایی به وقفههای تبلیغاتی متعدد هنگام تماشای بازیها در تلویزیون عادت دارند. در مقابل، در اروپا، تبلیغات معمولاً یک بازی فوتبال تلویزیونی را فقط یک بار در پایان نیمه اول قطع میکنند. باشگاههای فوتبال اروپایی به طور معمول روی پیراهنهای خود آرمهای حامیان مالی را نقش میبندند، در حالی که ورزشهای حرفهای آمریکایی مانند بسکتبال اخیراً اجازه چنین برچسبهایی را روی لباس تیمها دادهاند.
آشنایی با مدل اروپاییِ ورزش
مدل اروپایی حقوقیِ ورزش تفاوت قابل توجهی با مدل حقوقی ورزش در ایالات متحده آمریکا دارد. در اروپا، حقوق ورزش در درجه اول تحت تاثیر نهادهای عمومی، اتحادیه اروپا (EU) و کشورها است. اتحادیه اروپا به ویژه در شکل دادن به حقوق ورزش در اروپا تأثیرگذار بوده است، به طوری که دیوان دادگستری اروپا European Court of Justice که به اختصار (ECJ) نامیده میشود چندین رای مهم در رابطه با ورزش صادر کرده است.
تفکرِ تئوریکِ زیربنایی در پشت سازمان ورزش اروپا، سود مالی نیست، بلکه این باور است که ورزش میتواند برای منعفت عامه و اجتماعی به کار گرفته شود. تاکید عمدی بر حصول اطمینان از توسعه ورزش در سطح پایه و مهمتر از همه، تامین یک هرم وجود دارد. ساختار مدل اروپایی از نظر اداری و رقابتی، مانند یک هرم است. به عنوان مثال، در اوج هرم اداری در فوتبال، فیفا، سپس یوفا، سپس لیگها و فدراسیونهای ملی، و گاهی سازمانهای منطقهای و سپس باشگاهها قرار دارد. یک نهاد ناظر جهانی بر آن ورزش وجود دارد، یک مرجع منطقهای که با فدراسیون بینالمللی هماهنگیهای لازم را انجام میدهد، و زیر نظر کنفدراسیونها، اتحادیهها و لیگهای ملی هستند که مسئول برگزاری مسابقات ملی مطابق با قوانین فیفا هستند.
از نظر رقابتی نیز، سازمان ورزشی اروپایی، هرمی است، زیرا اغلب لیگهای مهم فوتبال اروپا، مانند لیگ برتر انگلیس، لالیگا، سری آ، بوندسلیگا و غیره، دو، سه، و حتی گاهی اوقات تا هفت سطح فوتبال رقابتی در زیر لیگها وجود دارد. تیم ها، از لیگهای بالاتر صعود کرده و به لیگهای پایینتر سقوط میکنند و برای جایگاه خود در سلسله مراتب هرمی رقابت میکنند. اساساً، دو ویژگی مهم مدل اروپایی، ساختار هرمی و صعود و سقوط تیمها است. این در تضاد مستقیم با ساختار بسته یا افقی سیستم ورزشی آمریکا است که پیشتر مورد بحث قرار گرفت.
مدل اروپایی ورزش (هرمی)
در نقل و انتقال بازیکنان در مدل اروپایی، بازیکنان در تصمیم گیری برای مقصد خود، حرف و استقلال بیشتری دارند و باشگاههای اروپایی، بر خلاف باشگاههای آمریکایی، به جای یک رقابت بزرگ سالانه، در چندین رقابت در طول سال شرکت میکنند.
فیفا، کمیته بینالمللی المپیک (IOC) و دیوان داوری ورزش (CAS) نهادهای جهانی حاکم بر حقوق ورزش هستند. فیفا مسئول تنظیم فوتبال بین المللی است، در حالی که IOC بر بازیهای المپیک نظارت دارد. CAS یک سازمان مستقل است که اختلافات مربوط به ورزش را از طریق داوری حل میکند.
تفاوت اصلی بین مدلهای حقوق ورزشی ایالات متحده و اروپا، نقش نهادهای خصوصی در مقابل دولتی است. در ایالات متحده آمریکا، سازمانهای خصوصی مانند NCAA و لیگهای ورزشی حرفهای قدرت و نفوذ قابل توجهی بر حوزههای مربوطه خود دارند. در اروپا، نهادهای عمومی مانند اتحادیه اروپا و دولتهای ملی نقش مهمتری در تنظیم ورزش ایفا میکنند.
تفاوت کلیدی دیگر رویکرد به قانون ضد تراست است. در ایالات متحده، قوانین ضد انحصار برای جلوگیری از انحصار و ترویج رقابت استفاده میشود؛ درحالیکه در اروپا، قانون ضد انحصار، برای محافظت از اصل استقلال ورزش یا توانایی سازمانهای ورزشی برای اداره خود استفاده میشود.
نتیجه گیری - چرا درک مدلها مختلف حقوقی ورزش بسیار مهم است؟
چه حقوقدان یا علاقهمند به مباحث حقوق ورزشی، ورزشکار، مربی، مالک تیم و یا حتی هوادار باشید، آشنایی با حقوق ورزش و درک قوانین ورزش برای شما ضروری است. با درک مدلهای حقوقی ورزش در ایالات متحده و اروپا، بازیگران کلیدی، روندها و چالشهای نوظهور، میتوانید درک عمیقتری از چارچوب قانونی ورزش مورد علاقه خود رابه دست آورید.
اگر علاقهمند به دنبال کردن حرفهای در حقوق ورزشی هستید، در مورد دانشکدههای حقوق و دورههای کارآموزی که در حقوق ورزش تخصص دارند تحقیق کنید. با مطالعه نشریات حقوقی و شرکت در کنفرانسها و سمینارها از آخرین تحولات و روندهای حقوق ورزشی مطلع شوید.